آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

بنام خداوند ارحم الراحمین

دوستان خوبم سلام

اولین ورودتان را به حیاط خلوت کوچک و مجازی ام٬ خوش آمد میگم.

راستش هدف من از راه انداختن این حیاط خلوت مجازی و دعوت از دوستان خوب و حقیقی٬در وهله ی اول٬ آشنایی بیشتر خودم با فضای نت و کمی آبدیده شدن برای جنگ سایبری است(هر چند در همین ابتدای کار باید اعتراف کنم که اصلا تخصص و آگاهی بالایی در این زمینه ندارم و همین حیاط خلوت کوچک هم به لطف عزیزی راه اندازی شد!  پیشاپیش قصورات و تقصیرها رو بر حقیر ببخشید.)در واقع میخوام ضمن بالا بردن توانایی ها و آگاهی های اینترنتی خودم٬ یه حیاط خلوت دنج با یه باغچه کوچیک  راه بندازم  تا ضمن پیدا کردن دوستای جدید٬دوستای دوست داشتنی ام رو که دست تقدیر ٬ هر کداممان را ساکن یکی از این بلاد دور و نزدیک کرد٬ حداقل در فضای نت٬بیشتر ببینم و عطر حضورشان را با شامه جان استشمام کنم.

این شد که تصمیم گرفتم به حضور دوستان شرفیاب بشم.واسه همین توی این حیاط٬چند تا بخش تعبیه کردیم تا عزیزان لذت و استفاده لازم رو ببرن  ان شاالله .

پس به امید خدا از این پس توی بخش های متنوع حیاط خلوت خودتون می تونید قدم بزنید:

*مطبخ: که دستور پخت یه غذا یا یه کیک خوشمزه واسه عصرونه  رو ٬براتون میذارم تا در کنار اهل و عیال صفا کنید!

*بی نشان جاودان: این قسمت متعلق به شهید محبوبم٬شهید جاوید الاثر٬ حمید باکری عزیزه. شهیدی که از اعماق جان ٬ دوستش دارم و امیدوارم سرسوزنی شبیه او شوم.

*م.محفوظ: که گاهی براتون قلم میزنم. البته برای شما ارزش خواندن نداره اما برای حقیر٬ارزش نوشتن٬ بلی! بلکه به برکت دوستان٬ یه دفعه هم خوب از آب دربیاد!!!

*خاطره: ممکنه گاهی یه خاطره خوش٬یه ماجرای بامزه یا یه چیزی تو این مایه ها براتون بنویسم.

*دلنوشته شما: با کمال میل و با افتخار تمام٬ از مطالب جالب و دستنوشته های خواندنی شما خوبان استقبال می کنم. بذارین همه فیض ببرن!

*تالار گفتگو: اینجا هم کنار هم جمع میشیم و راجع به یه موضوعی که جدیدا پیش اومده یا یه بحث سیاسی یا حتی یه موضوع آشپزی! و ... هر موضوع اجتماعی دیگه باهم تبادل نظر می کنیم. یه گپ دوستانه!

*خاکریز: اینجا هم که از اسمش پیداست. یه یاد و خاطره از مردان مردیه که محصلان قابلی برای مکتب حسینی (علیه سلام) و مدرسه ی روح الله (رحمت الله علیه) بودند و حالا روزی خور خوان کریم بی نیازند .

تلنگر: در این بخش هم برخی از داستان های اخلاقی یا روایات زیبا یا یک نکته اخلاقی جالب٬ خدمت دوستان ارائه میشه (جدید)


در قسمت های مختلف حیاط خلوت٬ منتظر حضور سراسر مهرتون هستم. بیاین٬ نظر بذارین٬ دلنوشته بنویسید٬یه سر به تالار بزنید و... خلاصه بنده نوازی بفرمایید.                                                          

                                                                                                          میزبان شما: محفوظ سادات!

  • محفوظ سادات

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم.

امروز براتون دستور پخت یه نوع سالاد ماکارونی گذاشتم.

آماده کنید٬ میل بفرمایید و لذت ببرید.

مواد لازم :

  • محفوظ سادات

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به گل روی هرچی بجه خوب و باصفا و اهل دله.

سلام به روی ماه هرچی دختر محجبه و باحیا !

اون روز همراه سارا داشتم قدم میزدم و مسیر خونه تا پایگاه رو طی میکردم.سارا هم که طبق معمول با بیانی پر از آب و تاب و لحنی سرشار از هیجان و البته یکه تاز٬ داشت از خاطرات و ماجراهای مشترکش با دوستهاش صحبت می کرد ـ و من هم این وسط واقعا از شنیدن حرفهاش مثل همیشه کیفور می شدم! آخه نمیدونید چه راوی باحالیه! ـ من هم همینطور که باهاش همراهی می کردم٬ هراز چند گاهی توی شیشه این ماشین های پارک شده کنار خیابون٬ سر و وضعم رو بررسی می کردم و به مقنعه و چادرم ور میرفتم که مبادا یه وقت کج و کوله نشده باشه که یه دفعه دیدم این سارای خوش بیان ما(!) که تازه متوجه من شده بود٬ نطقش کور شده و دهنش شده عینهو دروازه قرآن شیراز!! هاج و واج مونده بود و منو نگاه  می کرد.

 بهش گفتم : بابا جونت بالا اومد! چته؟!

به خودش فشار آورد و گفت : تو هم؟؟؟؟

منم مثل خنگ ها نگاهش کردم و گفتم : هان؟؟؟

به زور خودش رو جمع و جور کرد و گفت : دختر مگه نمیتونی یه آینه بذاری تو کیفت؟

گفتم : ای بابا یکی دارم ولی نمیشه که دم به دقیقه خودمو تو آینه ببینم که !

سارا هم که انگار به یه آدم جاهل و دور مانده از حقیقت رسیده باشه! ٬ از خدا خواسته و با ولع فراوان شروع کرد ماجرای دوستش رو برام تعریف کرد. اونم با آب و تاب فراوان که قلم من از بیان اون قاصره!!

می گفت: فاطمه یکی از دوستهای باحال و باصفامه که بسیار محجبه و تروتمیزه و علاوه بر حجابش خیلی به زیبایی روسری و چادرش اهمیت و میده.خلاصه از اوناییه که همیشه یه دستشون به چادر و مقنعه شونه و واسه مرتب بودن حجابشون حسابی وسواس دارن. از اون مدل آدمایی که به هیچ صفحه براقی که تصویرش توش منعکس می شد رحم  نمی کرد! از شیشه پنجره ماشین و درب بانکها گرفته تا...شیشه عینک رفقاش!!!

  • محفوظ سادات

بسم الله الرحمن الرحیم



19فروردین از 11صبح تا 11شب٬ شرف شمس است و خورشید طوری در آسمان قرار می گیرد که حاجتها برآورده می شوند.

سوره شمس را بخوانید و در آخر هر آیه بگویید : یا شمس الشموس و یا انیس النفوس ادرکنی

حاجات بنده حقیر رو هم از یاد نبرید.

التماس دعای ظهور...

  • محفوظ سادات

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت امیر علیه السلام در دوران حاکمیتشون یکی از فرماندهان و والیان شهرها را احضار٬ بازخواست و توبیخ فرمودند که چرا به مجلسی رفته ای که فقرای جامعه بر سر سفره آن نمی توانند راه پیدا کنند؟؟؟

آنوقت حاکم جامعه اسلامی ما...


  • محفوظ سادات

 سلام علیکم.

 یه سلام مخصوص تقدیم به همه دوستان مجرد که تا حالا شریک زندگیشون رو پیدا نکردند.

 در ادامه براتون مطالبی قرار میدم که ان شاالله با مداومت بر اونا و توکل بر ذات حضرت حق٬ بزودی همسری صالح و با ایمان و کفو٬ نصیب دوستان بشه و یه شیرینی خوب هم به ما بدن!

  • محفوظ سادات

بدون شرح!

مدت زمان: 58 ثانیه
  • محفوظ سادات
  • محفوظ سادات

امیرالمومنین علیه السلام :

خداوند٬ محمد(صلی الله علیه و آله) را نشانه ای ساخت برای قیامت و مژده دهنده به بهشت و ترساننده از عقوبت.

از دنیا بیرون رفت و از نعمت آن سیر نخورد؛

به آخرت در شد و گناهی با خود نبرد.

سنگی بر سنگی نهاد وتا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت.

پس چه بزرگ است منتی که خدا بر ما نهاده و چنین نعمتی به ما داده؛ پیشوایی که باید او را پیروی کنیم و پیشروی که پا بر جای پای او نهیم.

نهج البلاغه خطبه 161


                        حسن(ع) غریب عالمینه                حسن(ع) غریب تر از حسینه(ع)


28صفر سالروز رحلت رحمه للعالمین و سبط اکبرش تسلیت باد.

  • محفوظ سادات


1. سخن گفتن با دشمن خدا در کودکی

در سال ششم هجری قرار دادی بین پیامبر اکرم(ص) و کفّار قریش منعقد گردید که بعدها به «صلح حدیبیّه» معروف شد. یکی از مواد صلح نامه این بود که هر دو سپاه می توانند با هر قبیله ای که بخواهند پیمان دوستی امضاء کنند. بر این اساس، رسول خدا(ص) با قبیله «خزاعه» پیمان دوستی بست.

در سال هشتم هجری یکی از افراد قبیله «بکر» که هم پیمان کفار قریش بود، نسبت به پیامبر اسلام (ص) جسارت کرد، و شخصی از قبیله خزاعه او را در مقابل جسارتش سرزنش نمود و از رسول اکرم(ص) دفاع کرد. آن گاه با هم درگیر شدند و کفار قریش نیز به کمک قبیله هم پیمان خود «بکر» وارد صحنه گردیده و در نتیجه یک نفر از افراد قبیله «خزاعه» را کشتند و بدین وسیله صلح حدیبیّه نقض گردید. کفار قریش از این نقض معاهده پشیمان گشته، ابوسفیان را برای عذرخواهی و تجدید قرار داد به محضر پیامبر اکرم، فرستادند. ابوسفیان به حضور آن حضرت رسید و در خواست امان و تجدید پیمان نمود، ولی آن حضرت به سخنان او ترتیب اثر نداد.

  • محفوظ سادات

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

جاودانه باشید مردم عاشورایی سرزمین من!

جاودانه باد حماسه ی شورآفرین 88تان !

ننگ بر افکار و دستان و دلهایی که شما را بی عاشورا و بی فاطمیه می خواست.

مرگ بر نفس های شومی که شما را بی اسلام آرزو می کرد و ...

  • محفوظ سادات